یواشکی های من
بی تو بمونم بی تابم،دلم اشوبه
سرنوشت حالم باتو،بدشم خوبه
روشنه شعله فانوسم،بی تو مایوسم
تا به سجده سر میذارم،تورو میبوسم
همین که تو باشی همیشه کنارم،همه چی حله.....ای خدا
اسمتو هر جایی که بیارم،همه چی حله.....ای خدا
خسته کنندس دنیا،بی ترانه تو
چه دلنوازه اهنگه،عاشقانه تو
از خودم میپرسم چشمات،واسه چی خیسه؟
بذاررو قلبت دستاتو،تا که بنویسه
همین که تو باشی پشت وپناهم،واسه من بسه....ای خدا
یاد تو باشه فانوس راهم،واسه من بسه...ای خدا
ای خدا...........
نظرات شما عزیزان:
محمد 

ساعت12:14---7 دی 1391
امشب آرام نشستم...
زل زدم به دیوار...
غرق شدم تو یه سری فکـــر...
شایدم رویـــا نمی دونم ...
تا به خودم اومدم دیدم صورتم خیس شده ....
به همین سادگی !!!
زل زدم به دیوار...
غرق شدم تو یه سری فکـــر...
شایدم رویـــا نمی دونم ...
تا به خودم اومدم دیدم صورتم خیس شده ....
به همین سادگی !!!
نوشته شده در سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, ساعت
10:6 توسط بنده خدا| يک نظر |
Power By:
LoxBlog.Com |